شمالی کیجا

i solemnly swear that i am up to no good

شمالی کیجا

i solemnly swear that i am up to no good

۲۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

البته اختیار هر خونه مجازی دست صاحابشه ولی عنوان هم بد چیزی نمیگه.
از امشب به طور رسمی یک آرزو به مجموعه آرزوهای من اضافه شد:
زندگی تو خونه مجردی
رو به روی خونمون یه کارگاه چوب بری هست، پدر و پسره با هم مشغولن.طبق آخرین اطلاعات پسره تازه از سربازی اومده، مهندسی داره. موهاشم نه کوتاه کوتاهه نه خیلی بلند. بیکار که باشه حتی اگه باباشم نباشه یا با جارو دستی ها جارو میکشه مغازه رو یا با دستگاهی که فوت میکنه و اسمشو بلد نیستم مشغول تمیز کاریه. گنده خلافشم اینه که یه صندلی میذاره وسط مغازه پاشو میذاره رو میز با گوشیش ور میره. خلاصه که خیلی با مزه اس.
بعد مدت ها داشتم اینستاتو میخوندم. بعله گفته بودم هیچ جا نمیخونمت و اینا اما به قول نر به تو چه.
داشتم میگفتم، متن هاتو خوندم. و هی به خودم گفتم چقدر خوب مینویسی و هی دلتنگ شدم و هی حس دوست داشتنت قلمبه تر شد.
به محض باز کردن استوریت و دیدن قیافه نه قلبم لرزید نه تنگت شد دلم نه هیچ چی.
بعله کاشف به عمل اومد من تنهام. و تو بیشتر موجودی که دلم میخواد و یه بخشی اش ساخته ذهنمه و فقط ذهنم باهات می خواد از تنهاییش فرار کنه.
و اصن همه اینا به تو چه.
پریود در سفر خر است.
در مسیر برگشت خر تر است.
در هوای گرم و خشک خرترین است.

دو تا انگشتر، یکی خاتم کاری

دو تا گردنبند، یکی دریم کچر

یه پلاک سنگ 

دو تا گردنبند دریم کچر هم کادوی تولد مصی و فرفری مو

توی شهری که هیچ ربطی به هیچ کدوممون نداره و بی هیچ دلیلی دلم تنگت شد.

+ قرار بود اول ازت ننویسم، پس هشتگی نذاشتم. اما فهمیدم برای تموم کردنت باید شجاع باشم و با حسم رو به رو شم.
شما کی پاپر باشی و بعد قرنی یه سایت دانلود آهنگ کره ای غیر فیلتر پیدا کنی از خوشحالی بال در نمیاری؟
اسمشو نمیدونم چیه یأس فلسفی، بحران ۲۲ سالگی، افسردگی یا هرچی.
هیچی جذابیتی برام نداره. بازار، رابطه، کتابام.
باید یکم تغییر بدم شرایطو.

اولین قدم: خرید.
مانتو میخوام ۲ تا تابستونی
کتاب پیرزنی که قوانینو زیر پا گذاشت.

دومین قدم: مسافرت
و کجا بهتر از شیراز؟
مرگ فقط اونجاش که مطمئن باشی به بهشتی میری که نت پر سرعت نامحدود بدون رمز داره.