رو به روی خونمون یه کارگاه چوب بری هست، پدر و پسره با هم مشغولن.طبق آخرین اطلاعات پسره تازه از سربازی اومده، مهندسی داره. موهاشم نه کوتاه کوتاهه نه خیلی بلند. بیکار که باشه حتی اگه باباشم نباشه یا با جارو دستی ها جارو میکشه مغازه رو یا با دستگاهی که فوت میکنه و اسمشو بلد نیستم مشغول تمیز کاریه. گنده خلافشم اینه که یه صندلی میذاره وسط مغازه پاشو میذاره رو میز با گوشیش ور میره. خلاصه که خیلی با مزه اس.